روزی دوباره برخواهم خاست...

جادوی تاریکی این است که از درون آن، قلمرو روشنی را بهتر خواهی دید! کسی که در روشنی است از تاریکی خبری ندارد..

روزی دوباره برخواهم خاست...

جادوی تاریکی این است که از درون آن، قلمرو روشنی را بهتر خواهی دید! کسی که در روشنی است از تاریکی خبری ندارد..

روزی دوباره برخواهم خاست...

Servatis A Maleficum
אביר זאב

آخرین سایه ها
  • 3 September 16، 02:29 - کالاحراج
    لایک
  • 19 May 16، 00:13 - میم عین سین
    :|
تاریک نویس

سلام،

امیدوارم حالت خوب باشه.

حتما حالت خوبه. شک ندارم!

منم خوبم! خیییلللیییییی :)  البته خو تو ک اصن منو نمیشناسی مهمم نیس برات. :)))

ولی من میشناسمت..با همه ی وجودم میشناسمت..تمام سلولای بدنم درکت کردن..

بیخیال این حرف شاعرونه ها..

نامه دادم چن تا تشکر کنم ازت و چن تا چیز بت بگم!

ممنونم ازت ک دنیای منو ساختی..

ممنونم ازت ک تو بدترین شرایط ممکن همیشه ی راهی داشتی برام..

ممنونم ازت ک..

منو از خودم نجات دادی..

ممنونم ازت..

که گذاشتی وارد دنیات بشم..

ممنونم ک همیشه باهام بودی..همیشه

ممنونم ازت بخاطر همه کارایی ک برام کردی با اینک هیچ وقت خودت نفهمیدی! شایدم فهمیدی البته!

خلاصه ک همیشه دنیای من خواهی موند..حتی اگ تو دنیا نباشی..

اها راسی! چن تا چیز..

 

نمیشد نری؟

نمیشد خودت بشینی برام قصه بگی؟

قصه های خودتو..؟

نمیشد قصه ها یتیم نشن؟

نمیشد پیپین همیشه با تو بخنده؟

نمیشد گندالف تا ابد نذاره بلراگ از پل خازادوم رد شه؟

نمیشد نری تا آراگورن همیشه شاه انسان ها بمونه؟

نمیشد بمونی و تامبامبادیل آواز بخونه؟

حاضرم اسیر سارون بشم ولی تو برگردی به آردا.. به دنیایی ک خلق کردی

میدونم..میخای بگی اونا تا ابد هستنو زندنو پویانو این حرفا ک همه میزنن..

ولی اونا بدون تو تو سکوت مطلقن...

تو بابای بیلبو بودی..

چطور انتظار داری بیلبو بعد از مرگ پدرش همونجوری خوشحال بشینه و با گندالف خاکستری پیپ بکشه و دود حلقه کنه...

اره...

هنوز پویان..

قبول..

هنوز زندن..

قبول..

ولی قبول کن..

ما هیچوقت نمیتونیم اون گلورفیندلی که تو زمان حیاتت بودو ببینیم..هیچ وقت نمیتونیم صدای اسمیگلیو ک تو باش حرف میزدیو بشنویم..

هیچ وقت نمیتونیم تورینی ک با تو ب جنگ آزوگ رفتو ببینیم..

هیچ وقت سارون با اون عظمتی ک تو بش داده بودی به گاندور و میناس تریث حمله نمیکنه..

دیگ هیچ وقت نمیشه یورش اسبای روهانو دید

یا صدای زمزمه ی سرود الفارو تو جنگل شنید..

یا با دورفا زیر کوه آواز خوندو آرکن استونو برای بار هزارم پیدا کرد..

عقابا  وقت پروازشون اون جلال و شکوهو ندارن..

دیگ اورکا ترسناک نیسن..

حتی ملکورم حوصله بد بودن نداره وقتی تو نیسی..

دنیایی ک تو ساختی برام از دنیای واقعی چرند مضخرفم خیلی قشنگ تره..خیللییی..هیچ وقت نمیتونی منو ازش بنداز بیرون..

کاش میشد برگردی..

ی معجزه ی دیگ..

...

همیشه عاشقتم عمو جان جونم.

.

.

.

.

پ.ن: دیروز سالمرگ پدر فانتزی دنیا بود.

A Fu**in' Psycho

نظرات  (۱)

03 September 15 ، 14:30 فاطمه : )
جالب بود
:)
پاسخ:
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">