روزی دوباره برخواهم خاست...

جادوی تاریکی این است که از درون آن، قلمرو روشنی را بهتر خواهی دید! کسی که در روشنی است از تاریکی خبری ندارد..

روزی دوباره برخواهم خاست...

جادوی تاریکی این است که از درون آن، قلمرو روشنی را بهتر خواهی دید! کسی که در روشنی است از تاریکی خبری ندارد..

روزی دوباره برخواهم خاست...

Servatis A Maleficum
אביר זאב

آخرین سایه ها
  • 3 September 16، 02:29 - کالاحراج
    لایک
  • 19 May 16، 00:13 - میم عین سین
    :|
تاریک نویس
در هفتاد و هفتمین پست بلاگم میخام هفتمی ترین خیال ذهنمو بنویسم!
جایی که ن یه سال دوسال بلکه از اون وقتی ک یادم میاد دارم خیالش میکنم! دارم میسازمش!
ب طور ناخود آگاه هیچ وخ نخاستم بش واقعی فک کنم!
"عادم فاضییا اونجان دیگ! ععع مردم چرا انقد خنگن؟؟ چرا نمیبیننشون؟؟؟ اوناهاشن دیگ چراغ سفینشون ملومه!" 
"ی غوله ک ی چش لیزری داره و داره مارو میبینه، شایدم رباته!"
"اونجا دهنه ی اون غارس ک عاراگورن اینا رفتن توش حتما!"
و...
هزار جور تخیلی ک شاید خیلیاش دیگ یادم نیاد!
همشون بخاطر ی تفاوت! ی تفاوتتت! بین این همه نور زرد شهر یدونه چراغ سبز وسط کوه بود! و همین کافی بود ک منو ببره تو دنیای خودش!
همیشه همین قدر کافی بوده متاسفانه! همیشه با تلنگرای کوچیک بزرگترین تغییرارو میکنم :| کلا مسخرم! 
هرچی بزرگ تر شدم این تخیلا بیشتر شد!
بیشتر شد بیشتر شد یبشتر شد..
کم کم ی دنیا شد اونجا..
دنیایی که از آردا تا هاگوارتس و کلا از هر دنیایی ی چیزی توش بود!
دنیایی ک من هر وقت میرفتم ی جای بلند و میدیدمش کلی غرقش میشدم! دنیای خیالی ک ب قدری تو ناخوداگاهم رفته بود ک دیگ حس نمیکردم خیالیه!
دنیایی ک نمیدونستم من ساختمش تا چن وخ پیش!!
دنیایی ک همش خلاصه میشد تو ی چراغ سبز سوسو زن اون دور دورا!
ی دنیا تو ی چراغ!
شایدم ما دنیای ی کس دیگ ای هستیم تو ی چراغ سوسو زن سبز دیگ!
خودمونیما..
چ دنیایی درس کرده!
بچه ک بودم* از بزرگترا میپرسیدم اون چیه! همه هم ی چیز میگفتن! هیش کی نمیدونس دقیقا! جالبه اونام تخیل میکردن! ولی .. هممم .. شاید یکم دیر شده بود برای تخیل کردن..شاید دیگ وقعا بزرگ شده بودن...
اون موقعا میخاسم بدونم چیه! 
ولی هرچی بزرگتر شدم..
کاملا ناخوداگاه دیگ سراغ دونستنش نرفتم
وقتیم از ناخوداگاهم اومدم بیرونو دیدم چ دنیایی شده اینجایی ک ساختم از دونستن حقیقت ترسیدم! 
نمیخاستم دنیام خراب شه!
نمیخامم خراب شه!
اصن مگ حقیقتی غیر از اونی ک من فک میکنم هس؟
ن!
* کاش هیچ وخ انقد بزرگ نمیشدم ک بگم وقتی بچه بودم!!
A Fu**in' Psycho

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">