یادم رف بگم ک تو سرمم عاهنگ میشنوم در صورتی ک هیچ عاهنگی پخش نمیشه! و این مرض بیشتر راجب (عشقم) نیکولو پاگانینی صادقع
یادم رف بگم ک تو سرمم عاهنگ میشنوم در صورتی ک هیچ عاهنگی پخش نمیشه! و این مرض بیشتر راجب (عشقم) نیکولو پاگانینی صادقع
The Wavelength gently grows...
Coercive notions re-evolve...
a Universe is trapped inside a tear...
It resonates the core...
Creates unnatural Laws...
Replaces Love and Happiness with FEAR..
How Much Deception Can You Take
How Many Lies Will You Create
How Much Longer Until You Break
Your Mind's About To Fall..
...
And They Are Breaking Through...
WE ARE LOSING CONTROL...
...
Invisible to all..
The Mind Becomes a WALL..
All of History...
Deleted With One Stroke..
..
... We Are Losing CONTROL...
5748 - 388765- 6541- 7- 876- 32-286- 5564- 66- 6 799-9
حوصلم سر رفته!
بعضیا میگن کفاشو بگیر سر نره! بعضیا میگن زیرشو خاموش کن!
بعضیا میگن کتاب بخون! بعضیا میگن عاهنگ گوش کن
بعضیا میگن نقاشی بکش بعضیام میگن برو بمیر ب درک حوصلت سر رفته ب من چ؟
خودمم نمیدونم چرا حوصله م باید سر بره.
من عمدتا راهای زیادی برای سرگرم کردن خودم دارم!
ولی الان ن کتابی مد نظره ک بخونم! ن عاهنگ جدیدی ن طرحی ک نقاشیش کنم ن یکی باش بحرفم یا برم بیرون یا کمی شروور بگیم و ن حتی حس مرگ دارم!
دلم ی فیلم میخاد!
ی فیلم جدید! ترجیحا ترسناک! ترجیحا بالای 6 ساعت! ترجیحا چیپس و ماست موسیر داشته باشم ب میزان لازم ب همراه بستنی و قهوه شاید! ترجیحا کسی مزاحمم نشه! ترجیحا خیلی خیلی فیلمش خوب باشه. ترجیحا توش هم سوپرنچرال بیینگز و هم زامبی داشته باشه و هم ومپایر و وولورین (البته وولوورینا و ومپایرا اصن ترسناک نیستن بیشتر جذاب و کولن) ترجیحا عاخر فیلمه همه ب بدترین اشکال ممکن بمیرن و اصلا خوب تموم نشه! ترجیحا اسم یکی از شخصیتایی ک اولش میمیره جیمز باشه ( نمیدونم چرا) ترجیحا عاخرش پایان باز نباشه چون حوصله نظریه پردازی ندارم
و ی عالمه دیگ ترجیحا!
اهاااا ترجیحا ی بچه یک الی دوساله باشه توش ک کل بار ترسناک داستان رو اون باشه! ازین بچه ترسناکا!
ولی الان ک بیشتر فک میکنم دلم اینم نمیخاد!
دلم کلا هیچی نمیخاد!
نمیدونم شایدم بخاد!
هنوز باش صبت نکردم ببینم دقیقا مرضش چیه. اصابشم ندارم باش حرف بزنم. خیلی نق میزنه.
چرا دو سه روزه انقد شررووررو دری وری مینویسم من؟
تو ی سیاره ای زندگی میکنیم ک ی عادمایی توشن ک سر چ شکلی بودن بهشتو جهنم حرف میزنن، نظر میدن، بحث میکنن، دوا میکنن، عادم میکشن براش،
...
ولی بهشت بالقوه و جهنم بالفعلی ک توشیمو نمیبینن!
دین شاید خیلی خوبیا هم داشته باشه!
ولی ی بدی داره ک خیلی بده...
کور میکنه!!!
حالا فرقیم نداره دینشا!
هرکودوم ی جور!
الان میان میگیرن میبرنم بلاگمم فیلتر میشه!
و هرچه میگذرد بیگانه تر میشم..
و هرچه میگذرد بیشتر بی تفاوتی های بیگانه ی آلبر را درک میکنم
و هر چه میگذرد بیشتر..
بیگانه بیگانه است. با همه چیز..
حتی با خودش..
گرگ دیوانه ی بیگانه ی تاریکی ها!